سابقه تقسیمات کشوری در گویان

سرزمین گویان از جهت تقسیمات حکومتی و مرکزیت(حاکم نشینی) منطقه از گذشته های دور تاکنون :

 

دوره اول : سرزمین گویان با مرکزیت آزادور و بعنوان منطقه ای مستقل ، از زمان اشکانیان تا پس از استیلای اعراب و پایان دوره حکومت خلفای اموی و عباسی بر ایران :

بر اساس آنچه که در قسمت پیشینه تاریخی گویان گفته شد : گویان در دوره اشکانیان بنا شده و بعنوان یکی از مناطق خاصه اشکانیان از استقلال برخوردار بوده و این استقلال پس از اشکانیان ، در دوره ساسانیان و همچنین پس از حمله اعراب ، در دوره خلافت امویان و عباسیان نیز تداوم داشته است .

ضمنا در خصوص فتح سرزمین گویان بوسیله اعراب مورخان چنین نوشته اند :

به گفتة بلاذری (د ۲۷۹ق/۸۹۲م) در ۲۸ یا به قولی ۲۹ق/۶۴۹ یا ۶۵۰م عثمان‎بن عفان ولایت بصره به عبدالله‎بن عامربن کُریز داد. عبدالله خود به جنگ خراسان شد. در خراسان ابوسالم یزیدبن یزید جرشی را به فتح نیشابور گسیل کرد. ابوسالم پس از گشودن نیشابور جوین را نیز گشود و بردة بسیار گرفت (صص ۱۵۸-۱۵۹، قس: یعقوبی، ۲/۵۹). حاکم نیشابوری (د ۴۰۵ق/۱۰۵۸م) «به نقل صحیح از ثقات» می‎نویسد: «عبدالله‎بن عامر سرعت نمود و سعی فرمود و عن‎قریب به آزادوار جوین نزول کرد» (ص ۱۲۵) و گردیزی در حدود ۴۴۲ق/۱۰۵۰م نوشته‌است: «بعضی گویند ]ابن‎عامر[ به قومس آمد و پس به گویان ](جوین)[ آمد و آنجا مقام کرد و ]از[ آنجا به آزادوار آمد و صلح کرد و… به نیشابور آمد…

دوره دوم : سرزمین گویان با مرکزیت آزادور و در تابعیت نیشابور ، از زمان طاهریان تا پایان حکومت خوارزمشاهیان بر ایران (اوایل قرن سوم هجری تا اوایل قرن هفتم هجری ):

 

        پس از اینکه طاهریان در خراسان حکومت نیمه مستقلی تاسیس نموده و نیشابور را بعنوان پایتخت حکومت خود انتخاب نمودند و نیشابور از اهمیت ویژه ای برخوردار گردید ، گویان استقلال خود را از دست داده و به تابعیت نیشابور درآمد که در این دوره نیز مرکزیت منطقه همچنان با آزادور بود .

دوره سوم :سرزمین گویان با مرکزیت فریومد و بعنوان یکی از ولایات ایالت خراسان بزرگ ، از زمان استیلای مغول بر ایران تا پایان حکومت صفویان بر ایران (اوایل قرن هفتم هجری تا اوایل قرن دوازدهم هجری شمسی )

پس از حمله مغول و تخریب شهر نیشابور و توابع آن ، فریومد در دوره حکومت هولاکوخان و ایلخانان ،از اهمیت و اعتبار ویژه ای برخوردار گردیده و با وجود اینکه خارج از منطقه دشت گویان قرار داشته ، بعنوان مرکز منطقه گویان انتخاب می شود .نکته شایان ذکر اینکه در دوره استیلای مغول بر ایران ، خاندان زنگی فریومدی به مدت صد سال مقام وزارت خراسان را در اختیار داشته و این موضوع یکی از عمده ترین دلایل انتخاب فریومد بعنوان حاکم نشین منطقه گویان بوده است.

 

دوره چهارم :سرزمین گویان با مرکزیت آق قلعه و بعنوان یکی از ولایات ایالت خراسان بزرگ از دوره افشاریه تا اواخر دوره حکومت محمدشاه قاجار

الله يارخان قليچي و حاکمیت وی بر منطقه جوین در اواخر این دوره ( زمان حکومت محمدشاه قاجار بر ایران ) :

الله یارخان قلیچی که بود؟

فرهنگ جغرافيائي ايران ( تاليف وزارت جنگ بريتانيا) در خصوص الله يار خان چنين آورده است :

((الله يار خان رييس نيرومند يكي از طوايف قليچي و حاكم مستقل سبزوار و جوين بود . وي سبزوار و مزينان را تقويت كرد و شهري مستحكم به نام آق قلعه در دره ي جوين بنا نهاد. (البته تاریخ بنای آق قلعه به دوره ایلخانی بر می گردد بنابراین شاید الهیار خان آن قلعه از پیش ساخته شده را برای مدتی بعنوان مرکز حکومت خود انتخاب کرده بوده است ) الله يار خان در زمان سلطنت فتحليشاه اعلام خودمختاري ميكند و حكومت بر دو ناحيه سبزوار و جوين را بدست مي گيرد و در سال ۱۲۲۶ شمسي ، به همراهي پسرش علي مراد و نوه اش سليمان خان به شورش سالار در خراسان مي پيوندد . سرانجام هر سه انها دستگير و به تهران فرستاده مي شوند و اين رويداد موجب پايان حكومت آنها ميشود .))

در خصوص اينكه الله يار خان در زمان حكومت فتحعليشاه قاجار حاكم مقتدر منطقه سبزوار و جوين بوده ترديدي وجود ندارد اما بر اساس مطلب مندرج در فرهنگ پيش گفته و بر اساس مندرجات سفرنامه كلنل ييت انگليسي ، در خصوص سرنوشت الله يار خان دو نظريه متفاوت وجود دارد بدين معني كه كلنل ييت نيز در صفحه ۳۷۰ سفرنامه خود در خصوص سرنوشت الله يار خان نظري شبيه نظر فرهنگ جغرافيا ئي مورد اشاره را ذكر نموده و چنين آورده است :

الله يار خان در زمان سلطنت فتحعليشاه اعلام خودمختاري مي كند و حكومت بر دو ناحيه سبزوار و جوين را نيز بدست مي گيرد و در سال ۱۸۴۷ ميلادي( ۱۲۲۶ شمسي) همراه با پسر و نوه اش به قيام سالار در خراسان ملحق مي شود . ظاهرا هر سه آنها دستگير شده و به تهران فرستاده مي شوند و در آنجا يا به مرگ طبيعي مي ميرند و يا به قتل مي رسند.

اما دوگانگي در خصوص سرنوشت الله يار خان از اينجا ناشي مي شود كه در ترجمه فارسي صفحه ۳۷۰ سفرنامه كلنل ييت ، بصورت زيرنويس و بر مبناي جلد سوم ناسخ التواريخ چنين آمده است :

الله يار خان از امراي بزرگ خراسان و حاكم سبزوار بود . نسبت به فتحعليشاه چندان اعتنا و انقيادي نداشت . چندين جنگ با دولت نمود و در اين جنگها خسارات زيادي به اهالي سبزوار وارد آمد . سرانجام سر سازگاري با دولت در پيش گرفت و دختر خود را به فتحعليشاه داد ( طرلان خانم زن چهاردهم فتحعلیشاه ). پس از اين وصلت ،الله يار خان با بستگان خود به تهران آمد و در قريه اشتهارد قزوين كه سابقا مسكن طايفه قليچي بود سكونت اختيار كرد لذا بايد گفت كه در وقايع قيام سالار در خراسان الله يار خان زنده نبود و نبيره اش سليمان خان قليچي كه حكومت جوين را داشته و به سالار كمك مي كند.

 

دوره پنجم :سرزمین گویان با مرکزیت قلعه قارضی (جغتای کنونی) و بعنوان یکی از ولایات ایالت خراسان بزرگ از اواخر دوره حکومت محمدشاه قاجار تا اوایل حکومت ناصرالدین شاه قاجار (حدودا از سال 1220 هجری شمسی تا سال 1228 هجری شمسی )

پس از الله یار خان ، نبیره اش سلیمان خان قلیچی حاکمیت منطقه جوین را در اختیار داشته و او مرکز حاکمیت خود را از آق قلعه به قلعه قارضی (جغتای کنونی ) منتقل نموده و جغتای را بعنوان مرکز حاکمیت خود بر می گزیند.

سلیمان خان در سال 1226 شمسی به قیام سالار در خراسان ملحق می شود و پس از اینکه قیام سالار در سال 1228 بوسیله حکومت مرکزی ایران سرکوب می شود ، حاکمیت خاندان قلیچی بر جوین نیز خاتمه می یابد .

نکته قابل توجه اینکه پس از این واقعه و پس از پایان حاکمیت خاندان قلیچی بر جوین ، بر اساس تدابیر حکومت مرکزی ، منطقه جوین برای چند سال به تابعیت بجنورد درآمده و جوین طی این چند سال بوسیله حاکم وقت بجنورد(محمدجعفرخان سرتیپ) اداره می شده است .

دوره ششم:سرزمین گویان با مرکزیت جغتای و در تابعیت سبزوار از اوایل دوره حکومت ناصرالدین شاه قاجار تا سال 1375 شمسی

پس از پایان حاکمیت خاندان قلیچی بر جوین ، این منطقه برای مدت چند سال به تابعیت بجنورد درآمد و پس از آن حکومت منطقه جوین در اختیار یکی از کاندیداهای والی خراسان قرار گرفت که این کاندیدای والی خراسان به سبب موقعیت و ارتباطش با سبزوار ، جوین را به صورت یکی از مناطق تابعه سبزوار درآورد . بنابراین باید گفت که جوین تقریبا از سال 1230 شمسی ، برای اولین بار استقلال خود را ( بعنوان یکی از ولایات ایالت خراسان ) از دست داده و بعنوان یکی از مناطق یا بخشهای تابعه ولایت سبزوار در می آید.

در این دوره جغتای بعنوان مرکز بخش جوین بوده و این بخش دارای 5 دهستان به نامهای : نقاب – آزادور- خسروشیر- کهنه – براکوه بوده است .

 

دوره هفتم :سرزمین گویان به عنوان 2 بخش جغتای و نقاب در تابعیت شهرستان سبزوار (از سال 1375 شمسی تا 1386 شمسی )

در سال 1375 ، نقاب از دهستان به بخش ارتقاء می یابد و از همان سال به عنوان مرکز بخش جوین دارای بخشداری می شود و از این تاریخ است که منطقه جوین از نظر تقسیمات کشوری بعنوان دو بخش مجزا از یکدیگر مطرح می شوند.

دوره هشتم :سرزمین گویان به عنوان 2 شهرستان جغتای و جوین در تابعیت استان خراسان رضوی (از سال 1386 تاکنون )

پس از اینکه خراسان به سه استان خراسان رضوی – جنوبی و شمالی تقسیم گردید ، بخشهای جغتای و نقاب نیز در سال 1386 به شهرستان ارتقاء یافتند و از آن تاریخ به بعد شهرستان جغتای به مرکزیت شهر جغتای و شهرستان جوین به مرکزیت شهر نقاب ، بعنوان 2 شهرستان استان خراسان رضوی به شمار می ایند .

 گرچه این دو شهرستان از نظر تقسیمات کشوری تفکیک شده اند اما دارای تاریخ ، فرهنگ و آداب و رسوم مشترک بوده و هر کجای این دو شهرستان ، یادآور سرزمینی یگانه با عنوان سرزمین گویان است.

منابع :

تاریخ ایران باستان تالیف مرحوم حسن پیرنیا

فرهنگ جفرافيائي ايران تالیف وزارت جنگ ایتالیا در هندوستان ، ترجمه کاظم خادمیان

فرهنگ جغرافیائی ایران جلد نهم تالیف سازمان جغرافیائی کشور

فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور – استان خراسان رضوی – شهرستان سبزوار تالیف سازمان جغرافیائی کشور

فرهنگ فارسي معين بخش اعلام

سفرنامه كلنل(سرهنگ) ييت انگلیسی ترجمه مهرداد رهبری و قدرت اله روشنی زعفرانلو

سفرنامه هوتوم شیندلر آلمانی ترجمه قدرت اله روشنی زعفرانلو

پایگاه اینترنتی مجلات تخصصی نور (تحقیق آقای منصور جغتایی با موضوع ‌‌‌پیـشینه‌ تاریخی‌ حاکم‌نشینان‌ جوین

وبلاگ آزادور شهری به قدمت تاریخ http://azadvar.loxblog.com/post/195