جشن های تابستانی ایرانیان :
جشن واژه ای است شادی بخش و شادی آفرین که در بین تمام انسانها (و شاید اغراق نباشد که بگوئیم در بین تمامی جانداران و موجودات) پسندیده و همواره مورد توجه بوده است .
ملیت ها و قومیت ها مختلف در زمان های خاص و به شیوه های متفاوت جشن می گرفته و می گیرند و البته در مواردی ، زمان و شیوه برگزاری جشن ها در طول تاریخ دستخوش تغییر و تحول بوده است.
ایرانیان از جمله مردمانی بودند که از دیرباز به ارزش و جایگاه برگزاری جشن و اثرات مثبت آن در روح و روان آدمی و به تبع آن در زندگی فردی و اجتماعی ، پی برده و بر همین اساس در زمان های مختلف نسبت به برپائی جشن و سرور اقدام می کرده اند که تعدادی از این جشن ها تاکنون پایدار مانده و در حال حاضر نیز ساری و جاری می باشند و تعداد زیادی نیز متاسفانه به باد فراموشی سپرده شده اند .به امید اینکه با آگاه شدن فرزندان ایران زمین از زمان و شیوه برگزاری این جشن ها ، سروش شادی دیگر بار فضای این مرز و بوم آریائی را آکنده از شادمانی نماید.
ویژگی های عمومی جشن های ایرانی و گاهنمای جشن های تابستانی ایرانیان به استناد مفاد کتاب راهنمای زمان جشن ها و گردهمایی های ملی ایران باستان تالیف آقای رضا مرادی غیاث آبادی
ویژگی های عمومی جشن های ایرانی :
بررسی جشنهای ایرانی و زمان برگزاری آنها نشاندهنده ویژگیهایی مشترک در میان همه آنهاست. نخست اینکه تقریباً همگی در پیوند با پدیدههای طبیعی و کیهانی و اقلیمی هستند و به همین دلیل کوشش شده است تا زمان برگزاری آنها هر چه بیشتر با تقویم طبیعی منطبق باشد.
دوم اینکه تقریباً هیچکدام برگرفته از دستورهای دینی نیستند. با اینکه همواره پیروان ادیان گوناگون تلاش کردهاند که برخی از آنها را مراسم دینی خود معرفی کنند؛ اما نمیتوان آنها را متعلق به هیچ دینی دانست.
سومین ویژگی گردهماییها و مراسم ایرانی در این است که با سرور و شادی همراه هستند و غم و مویه در آنها جایی ندارد. حتی مراسم عید «بمو» در میان مانویان که اتفاقاً همزمان با روز جانباختن مانی بوده، همراه با سرود و شادی برگزار میشده است.
چهارمین ویژگی جشنها و مراسم ایرانی در احترام و پاسداشت همه مظاهر طبیعت است. در هیچکدام آیینهای ایرانی اثری از خشونت و بدرفتاری نسبت به گیاهان و حیوانات دیده نمیشود. بلکه حتی با آیینهایی همراه است که به انگیزه پاکیزگی و پاسداری از محیط زیست برگزار میشود. بگذریم از اینکه امروزه، روز سیزدهبدر، براستی روز سوگ طبیعت و تخریب و تباهی و آلودگی آن شده است. بر این باورم که برای ایزد بانوی زمین، روز سیزدهبدر غمانگیزترین روزهای سال است.
ویژگی پنجم، پیوند ناگسستنی جشنهای ایرانی با آتش است. حتی اگر آن جشن پیوند چندانی با آتش نداشته باشد، اما عموماً اخگری کوچک به آن رسمیت و تقدسی بیشتر میبخشد.
ششمین ویژگی عمومی جشنها و مراسم ایرانی چنین است که با زادروز یا سالمرگ کسی در پیوند نیست و آنگونه که از متون کهن همچون شاهنامه بر میآید، برای ایرانیان زادروز کسی اهمیتی فراوان نداشته و به ندرت آنرا ثبت میکردهاند؛ چرا که هر کسی در روزی زایش یافته و در روزی در میگذرد. آنچه برای ایرانیان با ارزش بوده و آنرا ثبت کرده و گاه جشن میگرفتهاند، «انجام کاری بزرگ» بوده است که نمونههای آنرا در شاهنامه فردوسی میبینیم. میدانیم که فردوسی نیز تنها به ثبت زمانِ پایانِ کار بزرگ خود که همانا «سرایش شاهنامه» باشد، بسنده کرده و از یادآوری صریح زادروز خود خودداری کرده است.
هفتمین ویژگیهای عمومی در گستردگی مراسم است. ایرانیان جشنها و آیینهای میهنی خود را به گونهای یکپارچه و با همبستگی و همزیستی شگفتانگیزی برگزار کرده و تفاوتهای قومی و دینی و زبانی را عامل بازدارنده این یگانگی نمیدانستهاند. آیینهای ایرانی متعلق به همه ایرانیان است و همه برای نگاهبانی از آن کوشیدهاند. کسانی که با تعصبهای نابجای دینی یا قومی نقش خود در پاسداری فرهنگ ایران بیشتر از دیگران میدانند، به این همبستگی باشکوه مردمان ایرانی آسیب میزنند.
گاهنمای جشن های تابستانی :
تـیـر ماه
یکم تـیر/ اورمزد روز: (جشن چله تموز): تموز در تقویم کهن ایرانی گرم ترین ماه سال است. «چله بزرگ تابستان» یکی از جشنهای ایرانی بوده که امروزه فراموش شدهاست اما در جنوب خراسان طولانی ترین روز سال را هنوز هم گرامی میدارند اما نه با آن اهمیتی که برای شب چله زمستان یا یلدا قائل هستند. چهل یا چله تموز حدودا از اول تیر ماه شروع میشده و تا دهم مرداد ماه ادامه مییافته. معمولا شروع این چهل روز با طولانی ترین روز سال آغاز میشود. برگزاری جشن آغاز تابستان هنوز در برخی نواحی ایران همراه با گردهمایی و مراسم آبپاشی و آبریزگان، در صحرا برگزار میشود.
ششم تیر/ خرداد روز: روز برگزاری جشنی به نام «نیلوفر» که امروزه بسیار ناشناخته مانده است. شاید به مناسبت شکوفا شدن گلهای نیلوفر در اوایل تابستان باشد.
سیزدهم تیر/ تیر روز: روز جشن «تیرگان»، از بزرگترین جشنهای ایرانباستان در ستایش و گرامیداشت «تیشتَـر/ تیر» (شباهنگ/ شِعرای یمانی)، ستاره بارانآور در باورهای مردمی، و درخشانترین ستاره آسمان که در نیمه دوم سال و همزمان با افزایش بارندگیها در آسمان سرِ شبی دیده میشود.این جشن در کنار آبها، همراه با مراسمی وابسته با آب و آبپاشی و آرزوی بارش باران در سالِ پیشِ رو همراه بوده و همچون دیگر جشنهایی که با آب در پیوند هستند، با نام عمومی «آبریزگان/ آبپاشان/ سر شوران» یاد شده است.در گذشته «تیرگان» روز بزرگداشت نویسندگان و گاه به «روز آرش شیواتیر» منسوب شده است. بیرونی و همچنین گردیزی در «زینالاخبار» ناپدید شدن یکی از جاودانان ایرانی یعنی کیخسرو را در این روز و پس از شستشوی خود در آب چشمهای، دانستهاند.جشن تیرگان بجز این در سیزدهم فروردین (← سیزدهبدر) و سیزدهم مهر نیز برگزار میشود. ارمنیان ایران نیز در روز سیزدهم ژانویه آیینهایی را برگزار میکنند که برگرفته و ادامه جشن تیرگان است.
پانزدهم تیر/ دی به مهر روز: جشن خامخواری یا به روایت بیرونی «عمس (غفس؟) خواره» در سُـغد باستان و دوری گزیدن از خوراک حیوانی و پختنیها. در تقویم سغدی برابر با پانزدهمین روزِ ماه «بساکنج».
28 تیرماه / ذامیاد روز: همه ساله آئینی به نام 26 عَیدِماه در تاریخ 26ام عَیدِ ماه طبری و 28 تیرماه شمسی در کل منطقه سوادکوه مازندران برگزار می شود. بر اساس باورها و اعتقادات اسطوره ای ، در زمان های قدیم فریدون 16 ساله به خونخواهی پدرش آبتین که به دست ضحاک کشته شد لشکری بزرگ از مردم مازندران را گرد هم آورد و به خاک حکومت او حمله کرد در جریان جنگ جوانان زیادی کشته شدند اما فریدون توانست بر ضحاک پیروز شود. حالا با گذشت سالها به یاد آن جوانان کشته شده در روز 26 عَیدِماه همه به قبرستان ها رفته و با انواع شیرینی های سنتی، شربت ،میوه و غذاهای محلی این پیروزی را جشن می گیرند و برای مردگانشان عیدی به یادماندنی برگزار می کنند. در روزعید به یاد آن جوانان کُشتی سنتی به نام” لوچو “برگزار می شود تا پهلوان ترین فرد منطقه را مشخص کنند.
مـرداد ماه
ماه اَمرداد امروزه به نام مردادگان، در بین مردم رایج است. مرداد به معنی نیستی و مرگ است اما وقتیکه حرف الف در اول آن قرار میگیرد آن را نفی میکند و به بی مرگی و جاودانگی، تغییر معنی میدهد. زیرا امرتات در زبان اوستایی و امرداد در زبان پهلوی، از ششمین امشاسپندان و یکی از صفات اهورامزدا در گاتها است که دلالت بر بی مرگی و جاودانگی و زوال ناپذیری اهورامزدا دارد.
دوم مرداد/ بهمن روز: نخستین روز از فـروردیـنماه («فـردینهماه») و آغاز سال نو در تقویم طبری.
هفتم مرداد/ مرداد روز: جشن «امردادگان» جشنی در ستایش و گرامیداشت «امُرداد» (در اوستایی «اَمِـرِتات»، در پهلوی «اَمُـرداد») به معنای بیمرگی و جاودانگی و بعدها نام یکی از اَمْشاسْپَندان. همچنین امرداد در باورهای ایرانی نگاهبان گیاهان و رستنیها بشمار میرود. ایرانیان در گذشته برای برگزاری این جشن به باغات و مزارع رفته و به شادی میپرداختهاند.
دهم مرداد/ آبان روز: جشن «چلّه خُرد تابستان» که امروزه از جمله در روستاهای جنوب خراسان برگزار میشود.«چله خرد» تابستان از دهم مرداد شروع و تا سیام این ماه ادامه دارد. در جنوب خراسان از اول تیر ماه تا دهم مرداد ماه را «چله تموز»، از دهم مرداد ماه تا آخر این ماه را «چله خرد»، از اول دیماه تا دهم بهمن ماه را «چله کلو»، از دهم بهمن ماه تا آخر این ماه را «چله خرد» میگویند.
پانزدهم مرداد/ دی به مهر روز: جشنمیانه فصل تابستان و زمان گاهَنباری بنام «میدیوشِـم» در اوستایی «مَـئیذیوئیشِـمَـه» به معنای «میانه تابستان».
هفدهم مرداد/ سروش روز: نخستین روز از «نوروزماه» گیلانی و آغاز سال نو در تقویم دَیلمی.
هجدهم مرداد/ رشن روز: جشن «مـی خواره» جشن آشامیدنِ نوشیدنیهای گوناگون در سُـغد باستان. در تقویم سغدی برابر است با هجدهمین روز ماه پنجم یا («اشناخندا/ اشتاخندا»).
شهریور ماه
یکم شهریور/ اورمزد روز: جشن «فغدیه»، جشن خنکشدن هوا در خوارزم که «فغربه» هم گفته شده است.
سوم شهریور/ اردیبهشت روز: جشن «کشمین»، جشنی ناشناخته در سُـغد باستان که با بازاری همگانی همراه بوده است.
چهارم شهریور/ شهریور روز: جشن «شهریورگان»، جشنِ آتشی در ستایش و گرامیداشت «شهریور» (در اوستایی «خْـشَـتْـرَهوَئیریـه»، در پهلوی «شهرِوَر») به معنای حاکمیت و شهریاری نیک، و بعدها نامی برای یکی از اَمْشاسْپَندان. در «برهان قاطع» (جـلد سـوم، ص۱۳۱۶) به عنوان زادروز «داراب» یاد شده است.
هشتم شهریور/ دی به آذر روز: «خزان جشن»، هنگام جشن خزان که از جشنهای مهم و کهن بوده و با سوارکاری، چراغانی و آذین خانهها و آتشافروزی بر بامها همراه میشده است. برخی این جشن را در هجدهم شهریور (و گاه پانزدهم شهریور) دانستهاند. «جیمز موریه» در سفرنامهاش از آخرین کسانی است که به برگزاری این جشن در شهر دماوند اشاره کرده است.
پانزدهم شهریور/ دی به مهر روز: بازار همگانی دیگری در سغد و آسیای میانه باستان. همچنین گردیزی در «زینالاخبار» جشن خزان را به این روز منسوب میدارد.
سی و یکم شهریور/ روز زیادی: جشن پایان فصل تابستان و زمان گاهَنباری بنام «پَـتْـیـه شَـهیم» در اوستایی «پَـئیتیش هَـهْـیـه» به معنای «پایان تابستان».
در فصل تابستان تعداد دیگری جشن و گردهمایی متداول بوده ( و در حال حاضر نیر در تعدادی از مناطق ایران متداول است) که در زمان ثابتی برگزار نمی شوند و به پدیده طبیعی و یا روز خاصی در هفته وابسته هستند که موارد زیر از آن جمله اند :
جشن خرمن – جشن انگور – جشن انار – جشن فندق و همچنین جشن های متعدد دیگری که با گردآوری محصولات زراعی و دامی و یا پدیده های کیهانی و طبیعیی در پیوند بوده است .
جهت کسب اطلاعات تکمیلی به صفحه جشن های ایران باستان مراجعه نمایید.