بررسی موضوع مهاجرت از گذشته تاکنون در روستای کهنه :

 کارشناسان علوم اجتماعی از مهاجرت بعنوان یک پدیده ی اجباری یاد می کنند و بر این باورند که اگر انسانها در محل اسکان خود احساس رضایتمندی کنند و به آنچه می خواهند برسند دلیلی برای ترک وطن خود نمی بینند لذا همواره در طول تاریخ مناطقی که دارای امکانات رفاهی –اقتصادی- صنعتی- علمی- هنری- طبیعی و آب وهوای مناسب بوده اند بعنوان مناطق مهاجر پذیر و مناطقی که از امکانات فوق بی بهره یا کم بهره بوده اند بعنوان مناطق مهاجر فرست مطرح بوده اند البته شیوه های مهاجرت متفاوت بوده و افراد با توجه به انگیزه ها- قابلیت ها و توانایی های تخصصی که دارند چگونگی و محل مهاجرت خود را تعیین می نمایند .

در زمانی که کشاورزی و دامپروری بعنوان رکن اساسی زندگی بشری به شمار می آمد طبیعتا مناطقی جهت اسکان و اقامت انسانها مورد توجه قرار می گرفتند که دارای مراتع و آب و زمین کشاورزی مساعدی بودند و بر این اساس نیز موضوع مهاجرپذیری و مهاجری فرستی مورد بررسی قرار می گرفت ولی در حال حاضر که صنعت و تکنولوژی بعنوان رکن اساسی زندگی بشری قلمداد میگردند طبیعتا مناطقی جهت اسکان و اقامت انسانها مورد اقبال قرار می گیرند که دارای صنعت و تکنولوژی برتر باشند و بر همین اساس نیز موضوع مهاجرپذیری و مهاجر فرستی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد .

 

روستاها از گذشته هاي دور محل حفظ و استقلال فرهنگ و سنن كشور محسوب مي گرديده اند و چون تهاجمات مكرر اقوام و دست به دست شدن پي در پي حكومت ها ، بيشتر در شهرها صورت مي گرفت ، روستاها بهترين سنگر جهت حفظ موجوديت و حيات مردم بوده و بدين سبب بيشتر جمعيت ايران در روستاها زندگي ميكردند و اقتصاد كشور بر مبناي كشاورزي و دامپروري استوار بود .

تا اواخر دوره ي قاجار نيز اساس جامعه ايران را روستاها تشكيل مي دادند تا اينكه پس از تحولات مربوط به انقلاب صنعتي موضوع مهاجرت از روستاها به سوي شهرها كليد خورده و اين مسئله روز به روز روند تصاعدي به خود گرفت .

موضوعات پيش گفته كليتي بود در خصوص مهاجرت از روستاها به شهرها اما اگر بخواهيم بصورت وي‍ه و خاص موضوع مهاجرت را در روستاي كهنه مورد تجزيه و تحليل قرار دهيم بايستي اين موضوع را تحت 2 عنوان تاثير قحطي و خشكسالي و تاثيرات انقلاب صنعتي بر مهاجرت مورد بررسي قرار دهيم .

  • قحطي و خشكسالي و تاثير آن بر موضوع مهاجرت:

روستاي كهنه و ديگر آبادي هاي استان خراسان طي قرن گذشته و اوايل قرن جاري ، چند مرحله در معرض خشكسال شديد قرار گرفته اند كه البته بايد گفت در خشكسالي هاي مربوط به اوايل تا اواخر قرن گذشته موضوع مهاجرت چندان مصداق نداشته است بدين معني كه در آن زمان بدلايل متعددي چون ناامني در راهها ،امكان سفر و مهاجرت براي مردم وجود نداشته و افراد قبل از اينكه بتوانند از شر مشكلات قحطي و خشكسالي نجات يابند ، جان خود را از دست مي داده اند . بعنوان مثال فرهنگ جغرافيائي ايران به خشكسالي مربوط به سالهاي 1248 تا 1250 شمسي (140 سال پيش) اشاره داشته و در صفحه 251 خود در خصوص تاثير اين قحطي و خشكسالي بر جغتاي چنين آورده است:

جمعيت جغتاي در قحطي سالهاي 1248 تا 1250 شمسي تقريبا از بين رفته و فقط 100 واحد مسكوني باقي مانده است و از طرفي همين فرهنگ در صفحه 64 خود به مشكلات صدور غله از استرآباد (گرگان) به خراسان اشاره داشته و آورده است كه مشكلات صدور غله از البرز و ناامني در جاده ها بزرگترين مانع تشويق صادرات غله بوده و به علت وجود همين موانع ، هزاران انسان در خراسان جان خود را از دست داده اند و در مناطق گرگان در پاييز سال 1248 شمسي ، به هنگامي كه قحطي در اوج بود گندم آنقدر فراوان بود كه هيچ بازاري در منطقه براي خريد آن يافت نمي شد و فرصتي هم براي صادرات به دست نمي آمد .

 

اما در خشكسالي هاي مربوط به اواخر قرن گذشته و اوايل قرن جاري و پس از اينكه امكانات اوليه مهاجرت مهيا شده و امنيت رفت و آمد در راهها تامين گرديده ، موضوع مهاجرت مصداق پيدا كرده به گونه اي كه بنظر مي رسد اولين مهاجرت از روستاي كهنه و ديگر روستاهاي خراسان از زمان قحطي مربوط به ايام جنگ جهاني اول (قحطي مربوط به سالهاي 1296 تا 1298 شمسي) رقم خورده و اكثريت قريب به اتفاق اين مهاجرت ها به سمت استان همجوار شمالي يعني گرگان زمين صورت پذيرفته است .در اين نوع مهاجرت ها گرچه محل سكونت و اقامت افراد از ولايتي به ولايت ديگر تغيير مي يافت اما با توجه به اينكه در آن زمان اساس زندگي مردم در اكثريت نقاط ايران ، بوي‍‍ژه در منطقه گرگان بر پايه كشاورزي استوار بود ، شغل و حرفه مهاجرين تغيير نيافته و افرادي كه از روستاي كهنه و ديگر مناطق خراسان به منطقه گرگان مي رفتند در همان حرفه كشاورزي مشغول به كار مي شدند.

 

  • انقلاب صنعتي و تاثير آن بر موضوع مهاجرت :

انقلاب صنعتي كه خود از پيامدهاي رنسانس( تحولات علمي) در اروپا بود از اواخر قرن هجدهم ميلادي از كشور انگلستان شروع شده و از اواخر قرن گذشته و اوايل قرن جاري تاثيرات خود را بر كشور ما هويدا ساخت . با گسترش پيامدهاي انقلاب صنعتي در ايران و توسعه كارخانجات و فعاليتهاي صنعتي ، سبك فعاليتها و مشاغل از حالت سنتي به سوي ماشيني شدن و مكانيزاسيون تغيير يافته و با توجه به اينكه كارخانه ها در اطراف شهرها مستقر بودند و بصورت مستقيم و غيرمستقيم به نيروي انساني احتياج داشتند ، موضوع مهاجرت از روستاها به سوي شهرها رقم خورد و روز به روز روند تصاعدي به خود گرفت كه به تبع آن جمعيت زيادي از روستاها به شهرها مهاجرت نمودند . شايان ذكر اينكه اين نوع مهاجرت بيشتريت تاثير را بر روي روستاهاي كوهپايه اي و كوهستاني مثل روستاي كهنه داشته است چرا كه تا قبل از انقلاب صنعتي و قبل از اينكه ماشين آلات صنعتي پا به عرصه ي فعاليتهاي كشاورزي بگذارند روستاهاي كوهپايه اي به واسطه ي در اختيار داشتن آب فراوان و امكاناتي چون آسيابهاي آبي ،بهترين مكان براي زندگي به شمار مي آمدند اما پس از اينكه ماشين آلات صنعتي در عرصه توليدات كشاورزي وارد شدند و كشاورزي از حالت سنتي به حالت مكانيزه درآمد و توليد انبوه محصولات كشاورزي بدليل افزايش جمعيت مطرح گرديد ، روستاهاي كوهپايه اي بدليل محدوديت و ناهمواري زمين ، قابليت كشاورزي مكانيزه را نداشته و بر عكس روستاهاي دشتي كه زمينه مناسبي براي كشاورزي مكانيزه داشتند با حفر چاههاي عميق ، آب مورد نياز اين نوع كشاورزي را نيز تامين نموده و گوي سبقت را از روستاهاي كوهپايه اي ربودند تا جايي كه مردم روستاهاي كوهپايه اي علاوه بر اينكه به شهرها مهاجرت داشته اند به صورت محدود به روستاهاي واقع در دشت كه از كشاورزي مكانيزه برخوردار شده اند نيز مهاجرت نموده اند.

گسترش دانشگاهها و تحصيل علم و دانش كه ميتوان اين موضوع را نيز از پيامدهاي انقلاب صنعتي دانست ،يكي از علل مهاجرت مردم( بويژه جوانان ) از روستاها به شهرها بوده كه در اين خصوص نيز آمار مهاجرت افراد تحصيلكرده روستاي كهنه قابل توجه مي باشد .

در پايان عواملي چون صعب العبور بودن روستاهاي كوهپايه اي و مشكلات احداث جاده مناسب و همچنين مشكلات مربوط به ارائه خدمات رفاهي مثل گازرساني و … باعث گرديده كه روستاهاي كوهپايه اي ، با وجود داشتن آب و هواي مطلوب و مناسب جهت زندگي ، همچنان بعنوان روستاهاي مهاجرفرست مطرح باشند . اميد است در سايه پيشرفت تكنولژي و توجه مسئولين و دولتمردان ، روستاي كهنه و ديگر روستاهاي كوهپايه اي و بطور كلي همه روستاهاي كشور از جاده و ديگر امكانات رفاهي و فرصتهاي شغلي مناسب برخوردار شوند تا حداقل موضوع مهاجرت بيش از اين موجوديت روستاها را تهديد ننمايد.

با توجه به مطالب گفته شده و بر اساس تحقيقات صورت گرفته ، از اواخر قرن گذشته يا اصلح است بگوييم از اوايل قرن جاري تاكنون ، جمعيت زيادي از روستاي كهنه به اقصي نقاط ايران بويژه به : شاهرود –تهران – مشهد – شهرهاي استان گلستان (گنبد كاووس ، گرگان ، علي آباد ، آزادشهر و …) -جغتاي – سبزوار – نيشابور و تعدادي نيز به روستاهاي واقع در دشت يا جلگه جوين مهاجرت نموده اند كه اگر اين مهاجرت ها نبود جمعيت 317 خانواري كنوني روستاي كهنه در حال حاضر بالغ بر 1500 خانوار يا شايد در حدود 2000 خانوار مي شد . شايان ذكر اينكه جمعيت 130 خانواري روستاي الله آباد ، عموما اصالت كهنه اي دارند كه طي دو يا سه دهه اخير به اين مكان مهاجرت نموده اند.