حکومت ایلخانان بر ايران

( تاریخ حکومت ایلخانان از سال تا شمسی (651 تا 756 قمری) ( تا میلادی) ، مدت حکومت 35 سال ، مرکز حکومت آنان شهر مراغه در آذربایجان.)

ایلخانان به خانان مغولی گفته می شد که از نسل چنگیز بوده ولی راه و رسم سلاطین ایران را در پیش گرفتند و در حقیقت یک سلسله از پادشاهان ایران به شمار می آیند.بنیانگذار سلسله ایلخانان را هلاکو (نوه ی چنگیز ) می دانند .هولاکو یکی از خوانین عمارت دوست مغول است و به حکمت و نجوم و کیمیا نیز میلی داشته و رصدخانه مراغه نیز به دستور وی (بوسیله خواجه نصیرالدین طوسی) ساخته شد.

هفتمین ایلخان این سلسله یعنی غازان خان بن ارغون در سال 694 که مقارن با سال جلوس وی بر تخت حکومت می باشد، به دین اسلام ایمان آورده وبر این اساس نام محمود (محمود غازان) را نیز برای خود برگزیده است .از تاریخ جلوس محمود غازان تا انقراض سلسله ایلخانان، آیین اسلام دین رسمی دولت شده و حکومت ایلخانان بر اساس شرع و آداب اسلامی مبتنی گردید تا جایی که از این تاریخ به بعد سلسله ایلخانان یا سلاطین مغول ایران به سلسله ایلخانان مسلمان مشهور گردیدند.غازان در سال 703 قمری ، در سن 43 سالگی و پس از 9 سال سلطنت در حوالی قزوین درگذشت و جنازه وی را به تبریز برده و در شنب غازان یا شام غازان ، در گنبدی که خود ساخته بود به خاک سپردند. غازان با وجود عمر کم و سلطنت کوتاه به واسطه اصلاحات و اقداماتی که کرده و ابنیه و قواعد و قوانینی که به جا گذاشته بلاشبه یکی از سلاطین بزرگ مشرق است و اگر چه مقایسه او با امثال کوروش کبیر و داریوش اول و پادشاهان بزرگ ساسانی صحیح نیست ولی وی را مخصوصا از لحاظ مملکت داری و اداره باید از سلاطین معتبر ایران و به هر حال از این جهت او را از بزرگترین پادشاهان سلسله ایلخانان دانست.از طرفی شایان ذکر اینکه قسمت عمده ای از این افتخار و عظمت که مشمول حال غازان شده از برکت وجود وزیر کاردان فاضلی مثل خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی بوده است . پس از غازان ، برادر وی که محمد نام داشت به سلطنت رسید و محمد پس از جلوس بر تخت سلطنت لقب سلطان اولجایتو به معنی سلطان آمرزیده را برای خود انتخاب نمود. سلطان محمد اولجایتو را به مناسبت تعلقی که به مذهب شیعه اظهار می داشته شیعیان ، خدابنده لقب داده اند ولی اهل تسنن بواسطه دشمنی و کینه جویی این کلمه را خربنده کرده و به همین علت لقب سلطان محمد اولجایتو در کتب قدما به هر دو شکل آمده است.شایان ذکر اینکه چهارمین پادشاه سلسله صفویه نیز به خدابنده ملقب گردیده و وی را سلطان محمد خدابنده می نامیده اند.

 

چگونگی تاسیس و انقراض سلسله ایلخانان:

همانگونه که قبلا نیز گفته شد وضعیت حکومت ایران و اداره ممالک و ولایات تحت استیلای مغول از تاریخ حمله چنگیز به ایران ( سال 616 قمری)، تا سال 651 قمری یعنی زمان آمدن هولاکو( نوه ی چنگیز) به ایران به این شکل بود که خانان مغول جهت اداره ی این دیار ، مستقیما یک نفر را از مغولستان بعنوان حاکم به ایران می فرستادند و این حاکمان به دستیاری عمال و دبیران ایرانی ، به جمع مالیات و اداره امور کشوری و دفع مخالفان می پرداختند.

همانطور که پیش تر نیز گفته شدمنگو قاآن در سال دوم حکومت خود و پس از مرتب نمودن امور اداری و اوضاع داخلی مغولستان ، در صدد کشورگشایی برآمد و مصمم شد ممالکی را که هنوز کاملا فتح نشده بودند فتح نماید و بدین منظور برادر کوچکتر خود هولاکو را در سال 651 قمری مامور دفع اسماعیلیه که مقر آنها در کوههای ولایت طالقان ، رودبار و الموت بود ، نمود. منگوقاآن در سال 657 قمری درگذشت و از آن تاریخ به بعد ، هلاکو مقدمات تاسیس سلسله ایلخانان را فراهم آوردهو می توان گفت که این سلسلهاز زمان به سلطنت رسیدن اباقاخان (پسر هلاکوخان)دیگرارتباطی با خوانین مغولستان نداشته و محکوم دستورات دربار قراقروم نبوده و سلسله مستقلی به شمار آمده است.

پس از مرگ ابوسعیدبهادر خان ( نهمین ایلخان ) در سال 736 قمری ، سلسله ایلخانان به سرعت رو به انحطاط رفته و مقام ایلخانی در میان یک عده از شاهزادگان خاندان چنگیزی و امرای متخاصم ، موضوع نزاع و کشمکش قرار گرفته و به تدریج ممالک ایلخانی به قسمت های مجزا تقسیم شده و زمینه را برای استیلای امیر تیمور گورکان (بنیانگذار سلسله تیموریان) فراهم نموده است .در فاصله بیست ساله ی تاریخ مرگ ابوسعید خان تا انقراض نهائی سلسله ایلخانان تعداد هشت ایلخان دیگر حکومت کرده اند که حکومت هیچکدام از اهمیت و اعتبار چندانی برخوردار نبوده است.

 

اسامی ایلخانان و تاریخ و مدت حکومت آنها :

 

شایان ذکر اینکه قبل از استیلای مغول ، حکومت های محلی نیمه مستقلی در مناطق مختلف ایران وجود داشتند که این حکومت ها نسبت به ایلخانان خاندان چنگیزی از در اطاعت وارد شده و به همین دلیل ، مغول نیز آنان را از بین نبردند. این حکومت های محلی نهایتا یا بر اثر اختلافات داخلی خود ضعیف شده و از بین رفتند یا پس از انقراض سلسله ایلخانان ، امیر تیمور گورکان اساس دولت آنان را منقرض نمود . مشهورترین این حکومت ها به قرار زیراست :

اتابکان فارس یا اتابکان سلغوری (543 تا 684 قمری)

اتابکان لرستان (550 تا 827 قمری)

اتابکان یزد

قراختائیان کرمان (619 تا 703 قمری)

آل کرت یا ملوک کرت هرات (643 تا 783 )

البته باید گفت که هیچکدام از این حکومت ها ، اهمیت سیاسی و اقتدار ملکی مهمی نداشته اند و اهمیت آنها بدلیل تاثیری است که در تاریخ ادبیات ایران و تربیت اهل علم و ادب داشته اند و اگر آثار و نوشته های فضلا و شعرا نبود ، نام اغلب آنها از میان رفته بود .بعنوان مثال استاد سخن فارسی و شیرین زبان ترین شاعر فارسی گوی ایران یعنی سعدی از جمله ی این شعرا در دربار اتابکان فارس بوده است.

درباره منابع