جشن سپندارمذگان

روزهای بی محبت می رود از روزگار

می رسد عاشق به کوی عشق یار

می دهد عشق زمین این روز بار

می دهد عاشق به دست یار ، نار

نزد فرهاد ،بیستون یک تل خاک

عشق سازد این زمین را پاک پاک

دلبران عاشق لیلی سرشت

مشق عشق را با جنون خواهند نوشت

می کند عشق هر سیاهی را سپید

عشق ،در جان زمین خواهد دمید

هر چه جور و بی وفایی مرده باد

روزگارت پر زعشق ، پاینده باد

 

                                                 الهام لاسمی

 


تنها مدت کمی به اواخر بهمن ماه و اواسط ماه فوریه باقی مانده که روز عشق فرنگی (ولنتاین) و روز عشق ایران باستان (سپندارمذگان) به فاصله ی چهار روز از هم قرار دارند یعنی ۲۵ بهمن ماه (ولنتاین) و ۲۹ بهمن ماه (سپندارمذگان) .

 

                                                                      سپندارمذگان

در فرهنگ ایرانی همه روز های سال فرخنده است. یکی از این جشن های فرخنده که نیاکان ما با شور و شوقی ویژه برپا می ساخته اند « سپندار جشن » یا « اسفندگان » بود. این جشن فرخنده در روز « اسفند » از ماه « اسفند » یا پنجمین روز از دوازدهمین ماه سال برگزار می شد. که امروزه بنا به دگرگونیهایی که در گاهشماری اوستایی صورت گرفته این جشن در 29 بهمن ماه برگزار می شود.

سپندارمذ ، یکی از امشاسپندان هفتگانه ( فرشتگان برتر) دین زرتشت است .

سپندارمذ در عالم معنوی مظهر محبت و بردباری و تواضع اهورامزدا (خداوند) است و در جهان مادی و جسمانی فرشته ای است موکل بر زمین ، و به این مناسبت آن را مونث دانسته  و دختر اهورامزدا خوانده اند .

سپندارمذ موظف است که همواره زمین را خرم و آباد و پاک و بارور نگه دارد و هر کس به کشت و کار پردازد و خاکی را آباد کند در واقع خشنودی اسپندارمذ را فراهم کرده است .

این فرشته مانند خود زمین ، شکیبا و بردبار بوده و مظهر وفا ،گذشت ، اطاعت و صلح و سازش است .

سپندارمذ مانند  زمین نماد عشق است و همچون زمین ،زشت و زیبا را به یک چشم می‌‌نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان می‌‌دهد. به همین دلیل در فرهنگ ایران باستان “سپندارمذ” را به‌عنوان نماد عشق می‌‌پنداشتند. پسوند “گان” هم به معنی “جشن” است، و در نتیجه “سپندارمذگان” به معنی “جشن سپندارمذ” بوده و با توجه به مطالب گفته شده این جشن به زنان اختصاص داشته  است.

در باور ایرانى مرد داراى قدرت مردانگى و تفکر و خردورزى بیشترى است، در برابر آن زن نیز داراى مهر ورزى، عشق پاک، پاکدامنى و از خودگذشتگى فراوان ترى است که هر یک از این دو به تنهایى راه به جایى نبرده و حتى روند پویایى گیتى را هم به ایستایى مى کشانند. اگر مردان بدنه هواپیماى خوشبختى اند، زنان موتور آن اند که پیکره بى موتور و موتور بى بدنه هیچ کدام به تنهایى به اوج سعادت نمى رسند بلکه ذره اى حرکت و جنبش هم برایشان ناممکن است. اشوزرتشت خوشبختى بشر را وابسته به میزان دانش و خرد انسان مى داند نه جنسیت و قومیت و رنگ و نژاد و از دیدگاه وى همه انسان ها _ همه زنان و مردان _ داراى حقوق برابرند. او دختران را در گزینش همسر آزاد شمرده و عشق پاک و دانش نیک را دو معیار اصلى مى داند و خوشبختى همسران جوان را در زندگى زناشویى در این مى داند که هر یک بکوشند تا در راستى از دیگرى پیشى جویند.

در این روز زنان به شوهران خود محبت هدیه می‌‌دادند. مردان نیز زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده و به آنها هدیه می دادند و از این رو این جشن به جشن مژدگیران نیز معروف بوده است .
ما باید بر خود ببالیم که هزاره ها پیش تر از بعضی ملل به اصطلاح متمدن امروزی نیاکانمان روزی را برای ارج نهادن به جایگاه زن در جامعه برگزیده اند.
امروز زنان ایرانی بر خود می بالند از این که در سرزمینی زندگی می کنند که شیر زنانی چون پوروچیستا ، دوغدو ،روشنک ، پانته آ ، آرتمیس ، کاساندانا ، پروشات ، ماندانا ، آتوسا ، شهرناز ، ارنواز ، فرانک ، رودابه ، تهمینه ، گردآفرید ، فرنگیس ، منیژه ، بانو گشسب ، سمن ناز ، ویس ، کتایون ، همای ، پوراندخت ، آزرمیدخت ، گردویه ، شیرین ، خرمک ، رابعه قزداری ، سیمین بهبهانی ، سیمین دانشور ، پروین اعتصامی ، فروغ فرخزاد و بسیاری دیگر از زنان نام آور و مبارز را در خود پرورانده است.

 

 

اما تاریخچه پیدایش ولنتاین

در سده سوم میلادی که مطابق با اوایل شاهنشاهی ساسانی در ایران است، 
در روم باستان فرمانروایی بوده ‌است بنام کلاودیوس دوم (Claudius II). 
کلودیوس عقیده داشت مردان مجرد نسبت به آنانی که همسر و فرزند دارند سربازان جنگجوتر و بهتری هستند. 
از این رو ازدواج را برای سربازان امپراتوری روم ممنوع می‌کند.
کلاودیوس به قدری بی‌رحم و فرمانش به اندازه‌ای قاطع بود که هیچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان را نداشت. 
(شایان ذکر است که در آن هنگام هنوز امپراتوری روم، به آیین مسیحیت نگرویده بود و این امر تقریباً ۴۰ سال پس از دوران کلاودیوس دوم یعنی در دوران کنستانتین اول، موسوم به کنستانتین کبیر صورت گرفت). 
اما کشیشی به نام ولنتاین (والنتیوس)، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می‌کرد. 
هنگامی که کلاودیوس این امر را دریافت، ولنتاین را دستگیر و زندانی کرد.
کلاودیوس به منظور منصرف ساختن ولنتاین از باور خویش، به زندان و به استقبال وی شتافت و 
او را مورد محبت فراوان قرار داد.
این در حالی بود که ولنتاین نیز به گونه‌ای متقابل کوشید تا کلاودیوس را به آیین مسیحیت فراخواند؛ 
امری که موجبات خشم امپراتور روم را فراهم ساخت و حکم به اعدام وی داد.
هنگامی که ولنتاین در زندان به سر می‌برد، یکی از زندانبانان دختری نابینا داشت که به زندان می‌آمد و به تفصیل با ولنتاین سخن می‌گفت و درست پیش از آن که ولنتاین به اعدام محکوم گردد، برای آن دختر نابینا کارتی فرستاد که بر روی آن نگاشته بود: “از طرف ولنتاین ِ تو” یا (From Your Valentine) امضاء کرده‌است، اصطلاحی که تا به امروز مورد استفاده قرار گرفته و به وفور بر روی کارتهای ولنتاین مشاهده می‌شود. 
توضیح اینکه مراسم روز ولنتاین در کشورهای جهان، به ویژه کشورهای اروپایی و امریکای شمالی، 
بعنوان روز عشق و دوستی همه ساله در ۱۴ فوریه (25 بهمن )برگزار می‌گردد.

                                                        

منابع : 

فرهنگ لغت دهخدا.

تاریخ اساطیری ایران- ژاله آموزگار.

فرهنگ ایران باستان- ابراهیم پورداوود.