ايران پس از مهاجرت آريائيان

آریائیان یا آرین ها یکی از شعب مردمان هند و اروپایی اند که به احتمال قوی در حدود سالهای 1000 تا 2000 قبل از میلاد از جانب شمال شرقی به طرف فلات ایران سرازیر شده و جای اقوام و سکنه قبلی را گرفته و به تدریج سکنه اصلی این سرزمین گردیده اند.

علت آمدن آرین ها به فلات ایران محققا معلوم نیست چه بوده است. اوستا(کتاب مقدس زرتشتیان)، مملکت اصلی (قبلی) آرین ها را ( آیران وَ اِجَ ) یعنی مملکت آرین ها مینامد و میگوید مملکتی بود بسیار خوش آب و هوا و دارای زمینهای حاصلخیز ولی ارواح بد ناگهان زمین را سرد کردند و چون زمین جوابگوی غذای سکنه را نمیداد مهاجرت شروع شد. محققا معلوم نیست که مقصود از- آیرانَ وَ اِجَ – چیست. آیا مسکن اصلی آریان ها قبل از جدا شدن از مردمان هند و اروپایی یا مسکن آنها زمانی که با هندی ها بوده اند؟ به هر حال می توان حدس زد که در این مورد هم مهاجرت از جهت زیاد شدن سکنه و تنگی جا و مکان بوده است.

در خصوص کیش و آیین ایران باستان باید گفت که دین ایرانیان خیلی قدیم مشابه بوده است با آیین ودیک هندیان، همانطور که با زبان واحدی نیز سخن می گفته اند ولی در قرون بعد ،جدائی مذهبی بین آنها رخ داد . ایرانیان کهن معتقد بودند به یک عده از وجودهای خیر و خوب که گنج ها و ذخایر طبیعت را به انسان می رسانیدند و در میان این ذخایر مهمتر از هر چیز روشنایی و باران بود و نیز اعتقاد داشتند به وجودهای بد و تیره که با وجودهای خوب در جنگ بوده و نمی خواستند انسان سعادتمند باشد شب و زمستان و خشکسالی و قحطی و امراض و مرگ و بلیات را از وجودهای بد می دانستند . بنابراین معلوم است که وجودهای خوب را می پرستیدند و حمد و ثنای آنها را می گفتند در صورتی که ارواح بد را دشمن دانسته و برای محفوظ ماندن از شر آنها ، به وردگویی متوسل می شدند که بعدها باعث ترقی سحر و جادوگری شد که زرتشت بر ضد این خرافات قیام کرد و با قیام زرتشت اعتقاد به خدای یگانه و یکتاپرستی در نزد ایرانیان قوت گرفت .

آریانهای ایرانی وقتی به ایران آمدند از حیث تمدن ،پايين تر از همسایه های خود یعنی بابل و آشور بودند و چیزهای زیادی از آنها آموختند ولی در اخلاق بر آنها برتری داشتند چرا که در اعتقادات مذهبی آنها ، کار و تلاشی مورد تایید بود که با درستی و راستی همراه باشد و ایرانیان قدیم دروغ را یکی از بزرگترین ارواح بد می دانستند.