در باب اینکه قبل از آرین ها چه مردمانی در ایران می زیسته اند نتیجه ای که از تحقیقات حاصل شده است اینست: در مغرب ایران مردمانی بوده اند موسوم به (کاس سو) که نژاد آنها محققا معلوم نیست ، در مازندران کنونی تپوریها ودر جنوب غربی ایلامی ها(عیلامیها). راجع به باقی قسمتهای ایران عقاید مختلف است. بعضی به این عقیده اند که سواحل خلیج فارس و عمان از حبشی ها یا کلیه مردمان سیاه پوست مسکون بوده است. برخی عقیده دارند که سکنه تمام فلات ایران و قفقازیه و اروپای جنوبی در زمان بسیار قدیم از سیاه پوستان یا از نژادی که شکیل نبوده ترکیب می یافته است. به هر حال وقتی که آریان ها به فلات ایران آمدند در اینجا مردمانی را یافتند که از حیث نژاد و آداب و اخلاق و مذهب از آنها پست تر بودند زیرا آریان ها مردمان بومی را دیویاتور نامیده اند ، علاوه بر این در مازندران آثاری بدست آمده که خیلی قدیمی است و دلالت بر صحت این استنباط می نماید. رفتار آریان ها با این مردمان بومی مانند رفتار غالب با مغلوب بود به خصوص که آریان ها آنها را از خود پست تر میدانستند بناباین در ابتدا هیچ نوع حقی برای آنها قائل نبودند و دائما با آنها در جنگ بودند و هر جا آنها را می یافتند میکشتند ولی بعد ها خطر بومیان برای آرین ها رفع شد و آریان ها کارهای پر زحمت از قبیل زراعت و پرورش حشم و خدمت در خانواده ها را از دوش خود برداشته و به آنها محول نمودند، بومی ها طرف احتیاج شدید واقع شده دارای حقی گردیدند مانند حق غلام و کنیز در سابق که در تحت حمایت اربابها زندگانی می نمودند. ازاین زمان اختلاط آریانها با بومیان شروع شد .چگونگی برقرار شدن آریان ها در ایران، بعضا از داستان های قدیم ما و تا اندازه ای از مقایسه طرز مهاجرت و برقرار شدن سایر مردم هند و اروپایی در ممالک مفتوحه بدست آمده است. آریان ها به ایران برای تاخت و تاز نیامده بودند بلکه می خواستند در این مملکت برقرار شوند و با این مقصود بایست اراضی را از بومیان انتزاع نمایند و برای رسیدن به مقصود به هر جا وارد می شدند پس از جنگ با بومیان قلعه ای بنا می کردند ، درون قلعه را به دو قسمت تقسیم کرده قسمتی را به مساکن خانواده ها و آن قسمت دیگر را به حشم تخصیص می دادند ، شبها آتشی با دو مقصود روشن میکرده اند اولا برای آنکه خانواده ها از آن سهمی برند و دیگری از آن جهت که اگر بومیان شبیخون زدند پاسبانان آتش را تیزتر کنند تا مردان قلعه برای جنگ بیرون آمده دشمن را از اطراف قلعه برانند که بعدها این قلعه ها مبدل به دهات و شهرها شدند.
در خصوص تمدن هاي مهم و قابل توجه ايران قبل از آريان ها مي توان به سه تمدن :عيلام (ايلام) ، شهر سوخته و جيرفت اشاره كرد.
تمدن عیلام:
عیلامیها یا ایلامیان یکی از اقوام سرزمین کنونی ایران بودند که از ۳۲۰۰ تا ۶۴۰ پیش از میلاد، بر بخش بزرگی از مناطق جنوب غربی فلات کنونی ایران فرمانروایی میکردند. تمدن عیلام یکی از قدیمیترین و نخستین تمدنهای جهان است. بر اساس بخشبندی جغرافیایی امروز، عیلام باستان سرزمینهای خوزستان، فارس، ایلام و بخشهایی از استانهای بوشهر، کرمان، لرستان، چهارمحال و بختیاری، کرمانشاه و در دورانهایی تا جنوب دریاچه ارومیه را شامل میشده است.
تمدن شهر سوخته:
شهر سوخته نام بقایای شهری باستانی است که در فاصلهٔ شهرهای زابل و زاهدان در استان سیستان و بلوچستان کنونی واقع شدهاست. این شهردر ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد پایهگذاری شده و مردم این شهر در چهار دوره بین سالهای ۳۲۰۰ تا ۱۸۰۰ قبل از میلاد در آن سکونت داشته اند . به اعتقاد برخی باستانشناسان این شهر را باید قدیمیترین شهر دنیا دانست چرا که معدود شهرهای پیش از آن، از نظر امکانات و اصول شهرنشینی با آن قابل مقایسه نیستند.
تمدن جیرفت :
تمدن جیرُفت یا شهرنشینی جیرُفت نام یافتههای باستانشناسی تازهایست که در استان کرمان ایران در نزدیکی جیرفت و هلیلرود. این تمدن مربوط به ۷۰۰۰سال پیش (پیش از تمدن بین النهرین)است. و به این طریق به عنوان کهنترین تمدن شرق شناخته میشود که در دشت خوش آب و هوا و حاصلخیز هلیل رودسکنی داشتهاند. در این محل چند لوحه گلی یافت شده و به خطی هندسی روی آن مطالبی نوشته شده که هنوز رمز گشایی نشده ولی در کل روایتگر آنست که این مردم مخترع خط و زبان بودهاند نه سومریان. پیش از این پنداشته میشد اولین مخترعین خط، ابتدا سومریان (۳۶۰۰پ. م.) و سپس ساکنان نواحی جنوبی میانرودانو تمدن ایلام در خوزستان باشند.