298452_VUayneMS

موسی کو تقی

موسی کو تقی

سه برادر بودند به نامهای موسی ، تقی و کریم.این سه برادر که سن و سال کمی هم داشتند ، بدون اجازه پدر و مادر خود ،از خانه خارج شده و از روی شیطنت و سرگرمی  از خانه دور شدند. تقی گم می شود . موسی و کریم با هم قرار می گذارند که از خدا بخواهند یکی از آنها را تبدیل به پرنده ای کند که بتواند پرواز کند و از روی آسمان و از ارتفاعات به جستجوی تقی بپردازد و دیگری نیز خبر گم شدن تقی را به پدر و مادر برساند . دعایشان مستجاب می شود . کریم تبدیل به پرنده شده  و به پرواز در می آید ولی با این وجود نیز موفق به یافتن برادر خود نمی شود و این گونه می شود که عبارت (( موسی کو تقی )) ورد زبان این پرنده شده و این عبارت بعنوان یک صدا یا  آواز در نسلهای بعدی او نهادینه می شود .

این قصه ای بود که وقتی بچه بودیم ، بزرگترها برایمان تعریف می کردند و چه هوشمندانه 2 موضوع را در قالب این قصه ی کودکانه به ما آموزش می دادند :

1 – بدون اجازه پدر و مادر از خانه دور نشویم .

2 – نسبت به این پرنده حس ترحم داشته باشیم و از اذیت کردن و شکار جوجه های این پرنده اجتناب ورزیم تا نسل آن منقرض نگردد . ( توضیح اینکه معمولا این پرنده در ارتفاعات پایین و قابل دسترس لانه می سازد و شکار جوجه های او و حتی خود او برای کودکان به راحتی امکان پذیر است .) 

این گونه بود که هر وقت به لانه موسی کوتقی نزدیک می شدیم تا تخم ها یا جوجه های او را فدای بازیگوشی های کودکانه خود سازیم از کار خود صرف نظر نموده و می گفتیم :  ننه گفته سنه دَرَ( مادر گفته گناه دارد) .

 

پارسال برای گرفتن عکس به یک عکاسی رفته بودم . یک موسی کوتقی را دیدم که به زیبائی بر روی یک قفسه و در جلو یک قاب عکس لانه ساخته است . محو تماشای او شدم و پس از لحظاتی ،

 به عکاس گفتم : مغازه را به هم نمی ریزد .

پاسخ داد : نه ، پرنده آرامی است .از طرفی دلم نمی آید لانه اش را خراب کنم ، گناه دارد .

گناه دارد (سنه دَرَ) ! یعنی این آقا هم وقتی بچه بوده برایش همان قصه ای را تعریف کرده اند که در کَهنه برای ما تعریف کرده بودند . خوب راستش نتوانستم بپرسم اما شاید ، شاید قصه ای شبیه به آنچه برای ما گفته بودند ، به زبانی دیگر و بیانی دیگر .

سوژه خوبی برای عکس گرفتن بود  و این شد که با کسب اجازه از عکاس عکاسی و بوسیله دوربین گوشی همراه ، ازش یک عکس گرفتم تا دیدنش یادآور خاطرات شیرین کودکی باشد .( عکس بالا)

آیا این قصه ها برای کودکان نسل امروز (که راوی قصه هایشان فیلم ها و بازی های خشن رایانه ای شده اند ) محلی از اعراب دارد ؟!